به گزارش شهرآرانیوز؛ «روزنامه نگاری محلی» (Local Journalism یا Local news) چیست و چه ضرورت و هدفی دارد؟ این نوع روزنامه نگاری، با توجه به مخاطبان محدودتر، چگونه میتواند از پس هزینههای خود برآید که با رسالت روزنامه نگاری در تضاد نباشد؟ اینها پرسشهایی است که ما با هوش مصنوعی گوگل، «جمینای»، در میان گذاشتهایم. اینک، میتوانید پاسخهای این ربات مکالمه را بخوانید.
روزنامه نگاری محلی به پوشش خبری و اطلاعاتی متمرکز بر مسائل، رویدادها، افراد و نهادهای مختص یک جامعه جغرافیایی کوچکتر گفته میشود. این جامعه میتواند یک شهر، شهرستان، محله، منطقه روستایی یا حتی مجموعهای از شهرهای کوچک در یک ناحیه خاص باشد. تفاوت اصلی آن با روزنامه نگاری ملی یا بین المللی در مقیاس و تمرکز جغرافیایی است.
جنبههای کلیدی روزنامه نگاری محلی عبارتاند از:
تمرکز جغرافیایی محدود: اخبار و گزارشها به صورت عمده به یک منطقه مشخص و محدود میپردازند.
محتوای مرتبط با زندگی روزمره: به رویدادها و تصمیماتی میپردازد که مستقیما بر زندگی ساکنان آن منطقه تأثیر میگذارد.
پوشش جامع: شامل طیف وسیعی از موضوعات است، ازجمله سیاست محلی (شورای شهر، شهرداری)، آموزش (مدارس، دانشگاههای محلی)، بهداشت و درمان (بیمارستان ها، مراکز درمانی)، اقتصاد محلی (کسب وکارهای کوچک، بازار کار)، جرم و جنایت، ورزشهای محلی، فرهنگ و هنر، رویدادهای اجتماعی، و مسائل محیط زیست محلی.
ارتباط نزدیک با جامعه: خبرنگاران و دست اندرکاران رسانههای محلی، اغلب، خود جزئی از جامعهای هستند که پوشش میدهند و این امر به ایجاد اعتماد و درک عمیقتر از مسائل کمک میکند.
اشکال مختلف: روزنامه نگاری محلی میتواند در قالب روزنامههای چاپی (هفتگی یا روزانه)، وب سایتهای خبری، پادکست ها، کانالهای شبکههای اجتماعی، و حتی بولتنهای خبری محلی ظاهر شود.
روزنامه نگاری محلی، باوجود چالشهای فراوان در عصر دیجیتال، نه تنها یک گزینه، بلکه یک ضرورت بنیادی برای سلامت، دموکراسی و انسجام یک جامعه است. اهداف و ضروریتهای آن به شرح زیر است:
تقویت دموکراسی محلی و پاسخگویی: ایفای نقش «سگ نگهبان» قدرت: مهمترین نقش روزنامه نگاری محلی نظارت بر نهادهای دولتی محلی (مانند شهرداری، شورای شهر، ادارات محلی، پلیس و مدارس) و پاسخگو نگه داشتن مسئولان است. این شامل بررسی بودجه ها، تصمیمات، انتصابات، و جلوگیری از فساد یا سوءمدیریت میشود؛ آگاهی بخشی برای مشارکت: شهروندان برای مشارکت مؤثر در فرایندهای دموکراتیک محلی (انتخابات، جلسات عمومی، کارزارهای مدنی) نیاز به اطلاعات دقیق و بی طرفانه دارند. رسانههای محلی این اطلاعات را فراهم میکنند.
تأثیر مستقیم بر زندگی روزمره شهروندان: اخبار ملی و بین المللی مهم هستند، اما، اغلب، تأثیر مستقیمی بر زندگی روزمره یک فرد در یک محله خاص ندارند. خبر افزایش مالیات محلی، تغییر ساعت اتوبوس ها، ساخت یک پارک جدید یا مشکلات آب و فاضلاب، مستقیما بر کیفیت زندگی مردم تأثیر میگذارد. روزنامه نگاری محلی به این «اخبار زندگی» میپردازد.
ایجاد و تقویت هویت و انسجام جامعه: حس تعلق: با پوشش گزارشهای مربوط به افراد محلی، کسب وکارها، رویدادهای ورزشی و فرهنگی، و موفقیتهای جامعه، رسانههای محلی به ایجاد حس تعلق و غرور محلی کمک میکنند؛ ارتباط و همبستگی: آنها به مردم کمک میکنند تا خود را به عنوان بخشی از یک اجتماع بزرگتر ببینند، مشترکات خود را درک کنند، و در مواقع بحران (مانند بلایای طبیعی) به عنوان منبعی برای هماهنگی و اطلاع رسانی عمل میکنند.
پر کردن خلأ «بیابانهای خبری»: با بسته شدن یا کاهش فعالیت رسانههای محلی، مناطق زیادی به بیابانهای خبری تبدیل شدهاند. تحقیقات نشان میدهد که در چنین مناطقی مشارکت مدنی کاهش مییابد، فساد محلی افزایش مییابد و قطب بندی اجتماعی تشدید میشود. روزنامه نگاری محلی با پرکردن این خلأ از تضعیف بافت اجتماعی جلوگیری میکند.
کشف و پرورش استعدادها: رسانههای محلی، اغلب، به عنوان «مدرسه» برای روزنامه نگاران جوان عمل میکنند و به آنها فرصت میدهند تا مهارتهای اساسی (گزارشگری، مصاحبه، ویرایش، عکاسی) را در محیط واقعی کسب کنند.
اطلاع رسانی موثق و دقیق: ارائه اطلاعات صحیح و بی طرفانه درمورد رویدادها و مسائل محلی به مخاطبان.
ایجاد تریبون برای صدای جامعه: فراهم آوردن فضایی برای شنیده شدن صدای افراد و گروههای مختلف در جامعه، به خصوص آنهایی که در رسانههای بزرگتر نادیده گرفته میشوند؛
ترویج مشارکت مدنی: تشویق شهروندان به مشارکت فعال در حل مشکلات جامعه و تصمیم گیریهای محلی.
نظارت و تحقیق: انجام تحقیقات عمیق درمورد مسائل محلی، افشای سوءاستفادهها و فساد.
انعکاس تنوع فرهنگی و اجتماعی: نشان دادن غنای فرهنگی و تنوع اجتماعی موجود در یک منطقه، و کمک به درک متقابل بین گروههای مختلف.
بستری برای تبادل اطلاعات اضطراری: ارائه اطلاعات حیاتی و به روز به مردم در مواقع بحران (بلایای طبیعی، حوادث بزرگ).
تقویت اقتصاد محلی: کمک به رشد اقتصادی منطقه با پوشش اخبار کسب وکارهای محلی و رویدادهای اقتصادی.
روزنامه نگاری محلی ستون فقرات دموکراسی و حیات اجتماعی در سطح خرد است. این نوع روزنامه نگاری، نه تنها به مردم کمک میکند تا از آنچه در اطرافشان میگذرد آگاه باشند، بلکه آنها را توانمند میسازد تا در جامعه خود فعالانه مشارکت کرده و اطمینان حاصل کنند که مسئولانشان پاسخگو هستند. بدون آن، جوامع محلی دچار انزوا و بی تفاوتی شده، و سلامت دموکراتیک کلی کشور نیز به خطر میافتد.
مدلهای سنتی درآمدزایی برای رسانههای محلی در دوران دیجیتال به شدت تحت فشار قرار گرفتهاند. جلب حمایتهای مالی بدون به خطر انداختن استقلال و رسالت روزنامه نگاری هنری است که نیاز به خلاقیت، شفافیت و تعهد اخلاقی دارد. در اینجا به بررسی راهها و مدلهایی درآمدی میپردازیم که میتوانند به روزنامه نگاری محلی کمک کنند تا از پسِ هزینههای خود برآید، درحالی که تضادی با رسالت آن ایجاد نکنند:
تکیه بر یک منبع درآمدی واحد (مثلا، فقط تبلیغات) بسیار خطرناک است. کلید موفقیت ایجاد چندین جریان درآمدی کوچکتر است.
این مدلها کمتر با رسالت روزنامه نگاری تضاد دارند، زیرا مستقیما از کسانی حمایت میگیرند که از محتوا نفع میبرند و به کیفیت و استقلال آن اهمیت میدهند.
مدل عضویت: به جای فروش اشتراک برای دسترسی انحصاری به محتوا، از مخاطبان خواسته میشود که برای حمایت از روزنامه نگاری باکیفیت عضویت ماهانه یا سالانه بپردازند. تأکید بر مشارکت در یک «مأموریت» و حمایت از یک «مؤسسه عمومی» است. اغلبِ محتوا یا بخشهای زیادی از آن به صورت رایگان در دسترس همه قرار میگیرد، اما اعضا مزایای دیگری مانند دسترسی به رویدادها، خبرنامههای اختصاصی، یا امکان اظهارنظر مستقیم خطاب به خبرنگاران دریافت میکنند. این مدل با رسالت روزنامه نگاری تضادی ندارد، زیرا انگیزه اصلی مخاطب حمایت از استقلال و کیفیت محتواست. در «تگزاس تریبون» و «گاردین» مدل عضویت ترکیبی برقرار است.
کمکهای مالی و حمایتهای مردمی: این روش، درخواست مستقیم از مخاطبان برای کمک مالی (یک باره یا دورهای) است. میتوان برای پروژههای خاص تحقیقاتی (به عنوان مثال، پوشش اساسی یک مشکل محلی) یا برای پوشش هزینههای عمومی فعالیت رسانه کارزار تأمین مالی جمعی راه انداخت. این روش هم با رسالت روزنامه نگاری تضادی ندارد، زیرا انگیزه اصلی کمک کننده حمایت از رسانه است. شفافیت درمورد نحوه خرج شدن کمکها مهم است. بسیاری از استارت آپهای خبری محلی و غیرانتفاعی از این روش استفاده میکنند.
دیوار پرداخت هوشمند یا اشتراک: شیوه دسترسی محدود به محتوا (مثلا پنج مقاله رایگان در ماه) و درخواست پرداخت برای دسترسی نامحدود است. این روش هم با رسالت روزنامه نگاری تضادی ندارد، زیرا پرداخت صرفا برای دسترسی به محتواست. بسیاری از روزنامههای محلی و منطقهای که مدل آنلاین چنین شیوهای پیش گرفتهاند.
تبدیل شدن به سازمان غیرانتفاعی: ساختار حقوقی رسانه به یک سازمان غیرانتفاعی (مانند سازمان ۵۰۱ [سی][۳]در آمریکا) تغییر مییابد. این امر امکان دریافت کمکهای مالی معاف از مالیات از افراد، بنیادهای خیریه و سازمانها را فراهم میکند. اینجا امکان تضاد هست که نیاز به مدیریت دقیق دارد. حامیان مالی (به ویژه بنیادها) ممکن است اهداف یا دیدگاههای خاصی داشته باشند.
چند راهکار برای جلوگیری از تضاد هست:
منشور اخلاقی روشن: رسانه باید منشور اخلاقی خود را به وضوح بیان کند و آن را به حامیان مالی معرفی کند، با تأکید بر اینکه حمایت مالی به هیچ وجه بر محتوای تحریریه تأثیر نمیگذارد؛
شفافیت کامل: لیست تمام حامیان مالی و مبلغ کمک هایشان باید به صورت عمومی منتشر شود تا مخاطبان از هرگونه نفوذ احتمالی آگاه باشند؛
تنوع حامیان: وابستگی نداشتن به یک یا چند حامی بزرگ. جذب کمک از تعداد زیادی از بنیادها و افراد خیر وابستگی را کاهش میدهد؛ نپذیرفتن کمک از گروههای دارای منفعت مستقیم، مانند شرکتهای محلی که تحت نظارت رسانه هستند، یا احزاب سیاسی. «پروپابلیکا» (در سطح ایالات متحده، اما با الگوی غیرانتفاعی) و «اینوِستیگِیتیو پست» (در شهر بوفالو در ایالت نیویورک) از این نوعاند.
حمایت بنیادهای خیریه: از بنیادهایی که مأموریتشان تقویت دموکراسی، سواد رسانهای، یا حمایت از روزنامه نگاری با کیفیت است کمک مالی دریافت میشود. همانند مورد پیشین، شفافیت و توافق بر دخالت نکردن در محتوا ضروری است.
برگزاری رویدادهای محلی مانند پنلهای گفتوگو، سخنرانی ها، کارگاههای آموزشی، جشن ها، یا حتی نمایشگاههای محلی یک راهکار است. این رویدادها میتوانند از طریق فروش بلیت، دریافت حمایت مالی (با رعایت شفافیت) یا فروش محصولات جانبی درآمدزا باشند. حمایت مالی رویدادها میتواند حساسیت زا باشد. راهکار جلوگیری از تضادْ شفافیت کامل درمورد حامیان و تأکید بر این است که حمایت مالی به هیچ وجه بر محتوای تحریریه تأثیر نمیگذارد.
مقصود خدمات مشاوره یا تولید محتوا (با ملاحظات اخلاقی) است. روش کارْ ارائه خدمات مشاوره در زمینه تولید محتوا، بازاریابی دیجیتال، یا روابط عمومی به کسب وکارهای محلی است. تضاد احتمالی بسیار حساس و نیازمند مرزهای مشخص است، زیرا ممکن است این تصور ایجاد شود که رسانه از تخصص خود برای منافع تجاری استفاده میکند. برای جلوگیری از تضاد، این بخش باید کاملا از بخش تحریریه جدا باشد و هیچ گونه تداخلی با محتوای خبری نداشته باشد. در بسیاری از موارد، بهتر است کلا این کار را انجام ندهند.
فروش فضای تبلیغاتی به کسب وکارهای محلی هم یک روش است. اینجا، ترس ازدست دادن درآمد تبلیغاتی میتواند منجر به خودسانسوری در پوشش اخبار منفی مربوط به تبلیغ کننده شود. راهکارهای جلوگیری از این تضاد عبارتاند از ساخت دیوار آهنین بین تحریریه و بازرگانی: این مهمترین اصل است.
تصمیمات تحریریه باید کاملا مستقل از بخش فروش و تبلیغات باشد؛ شفافیت کامل: تمام محتوای تبلیغاتی باید به وضوح به عنوان «تبلیغ» یا «محتوای حمایت شده» مشخص شود؛ کد اخلاقی صریح: رسانه باید کد اخلاقی روشنی داشته باشد که در آن به صراحت ذکر شود که تبلیغ کنندگان هیچ نفوذی بر محتوای خبری ندارند.
اصول کلی برای جلوگیری از تضاد را میتوان در این موارد خلاصه کرد:
شفافیت کامل: این مهمترین ابزار برای حفظ اعتماد است. هرگونه حمایت مالی، منبع آن، و هرگونه محدودیت یا شرایط مربوط به آن باید به صورت عمومی اعلام شود؛
استقلال تحریریه: تصمیمات مربوط به آنچه پوشش داده میشود، چگونگی پوشش آن، و اینکه کدام گزارشها منتشر میشوند، باید کاملا توسط تیم تحریریه و براساس ارزشهای خبری گرفته شود؛
منشور اخلاقی روشن: رسانه باید یک مجموعه اصول اخلاقی مکتوب داشته باشد که به آن پایبند باشد و آن را به مخاطبان و حامیان مالی خود اعلام کند؛
تنوع منابع: وابستگی به یک منبع درآمدی خاص (حتی اگر درظاهر بی ضرر باشد) میتواند در بلندمدت منجر به مشکل شود؛
تمرکز بر ارزش آفرینی: رسانه باید پیوسته ارزش خود را برای جامعه اثبات کند تا مردم حاضر به حمایت از آن باشند.
درنهایت، موفقیت روزنامه نگاری محلی در تأمین مالی بدون تضاد بستگی به میزان تعهد آن به اصول اخلاقی، توانایی در ایجاد اعتماد عمومی، و خلاقیت در یافتن مدلهای درآمدی پایدار دارد.